در راستای این گسترش، امریکا بهقصد ساختن پایگاهی نظامی در ویتنام بارها دولت این کشور را زیر فشار گذاشته است. با اینکه دولت ویتنام چنین طرحهایی را رد کرده است اما با وجود این، درباره این موضوع آنقدر در نشریات “غربی” قلمفرسایی شده است که بسیاری به اشتباه فکر میکنند ویتنام در برابر این فشارها سر تسلیم فرود آورده است.
به اعتقاد وی، آمریکا میداند اگر در مسئله تایوان و سیاست فشار بر چین در شرق آسیا عقبنشینی کند، متحدانش در این منطقه نسبت به جدیت آمریکا مردد میشوند و سیاستهای خود را تعدیل میکنند. در این شرایط، آمریکا نگران است متحدان تاریخیاش به مرور به سمت چین گرایش پیدا کنند و نفوذ آمریکا در آن منطقه ضربه بخورد. به همین دلیل تلاش میکنند از طرق مختلف بر چین اعمال فشار کنند. ضمن اینکه میدانند اگر از حدی و مرزی عبور کنند، ممکن است درگیری نظامی شکل بگیرد و چین از خطوط قرمز خود کوتاه نخواهد آمد.
در عین حال چین تایپه نیز طی چند روز اخیر به برگزاری یک رزمایش در تنگه تایوان اقدام کرده و پکن اعلام کرد به هیچ وجه از حق حاکمیت خود بر تایوان عدول نمی کند و حتی تسلیحاتی را هم که در این رزمایش مورد استفاده قرار می دهد، همگی واقعی هستند.
به اعتقاد کارشناسان، امریکا و سایر قدرتهای دریایی احتمالاً به اعمال آزادی دریانوردی و پرواز در تنگه تایوان ادامه خواهند داد تا نشان دهند که با مخالفتهای غیرقانونی چین موافقت نمیکنند.
با وجود اینکه بایدن در گفت وگو با شی بار دیگر تاکید کرد که سیاست چین واحد آمریکا تغییر نکرده و نخواهد کرد و واشنگتن از «استقلال تایوان» حمایت نمیکند، اما موضع گیری های سیاسی به این موضوع در هیات حاکمه آمریکا از میان مقامات حزب رقیب بایدن و حتی هم حزبی های او همچنان نشان از تقویت نوعی ادبیات جنگ علیه چین است.
تحلیلگران معتقدند با توجه به سیاست آمریکا مبنی بر فشار حداکثری به چین، این سفر به نوعی طرحی برای ایجاد یک چالش جدی برای چین است. این سفر در واقع آغازی بر یک طرح آمریکا در میان مدت یا دراز مدت است که براساس آن هویت مستقلی برای تایوان تعریف شده و در نهایت با کمک هم پیمانان آمریکا قرار است نوعی از رسمیت و عضویت در سازمان ملل متحد را برای تایوان تعریف کنند.
اگرچه جو بایدن در این تماس تلفنی بر اصل “چین واحد” تاکید کرد، اما او پیشتر در دوم خرداد ماه امسال نیز در یک کنفرانس خبری مشترک با «فومیو کیشیدا» نخست وزیر ژاپن در توکیو، اظهارات متناقضی را برای تایوان بیان داشته بود و گفته بود که در صورت حمله چین به تایوان، مداخله نظامی خواهد کرد.
طبق گزارشات، آمریکا ناوهای جنگی اش را در دریای جنوبی چین مستقر کرده است؛ چون واشنگتن در حال تقویت بخش نظامی تایوان است و تلاش می کند چین را به سمت انجام اقدام نظامی به منظور تضعیف و بی ثبات کردن رقیب خود سوق دهد. بنابراین سفر خانم پلوسی به منطقه و حاشیه های مرتبط به آن می رود که به تدریج به یکی از مسائل اصلی شرق آسیا بدل شود.
این دسته از جنگ طالبان آمریکایی بی پروا در حال دامن زدن به رویارویی با چین هستند زیرا پکن را تهدید اصلی برای استیلای جهانی خود می دانند و همچنین ابزاری برای هدایت نارضایتی طبقه کارگر در میانه بحران اجتماعی و اقتصادی در داخل در برابر یک دشمن خارجی فرضی تلقی می کنند.
البته در ژوئیه ۲۰۱۴ و ۲۰۱۸، یک کشتی چینی نیز در منطقه فراتر از ۱۲ مایلی آمریکا در نزدیکی جزایر آمریکایی هاوایی تمرین دریایی انجام داده و مورد انتقاد شدید آمریکا قرار گرفته بود. اما آنچه در باره تایوان در حال رخ دادن است ابعاد عمیق تری دارد و دو کشور چین و امریکا را به وضوح در مسیر رقابتی فزاینده ای هدایت می کند.
با این وجود، کارشناسان معتقدند که آمریکا به صورت دو حزبی تلاش میکند سیاستهای خود را به نوعی تعریف کند که پیشرفت چین را به چالش بکشد و در این راستا برای اعمال فشار بر پکن، از موقعیت تایوان نیز استفاده میکند. خواسته آمریکا این است که اگر نمیتواند پیشرفت چین را متوقف کند، دستکم توان رقابتپذیری آن را به عنوان قطب جدید در ساختار نظام بینالملل به تاخیر بیندازد.
این کارشناس مسائل آمریکا یادآور شد: آمریکا متوجه این مسئله هم هست که موقعیت چین مانند روسیه نیست. چین کشوری است که ۱۷ تریلیون دلار تولید ناخالص ملی دارد و دارای اقتصاد بزرگی است. قدرت اقتصادی، جمعیت و دیپلماتیک بیشتری در مقایسه با روسیه دارد و نمیتوان به سادگی با آن برخورد کرد. تحریمهایی که علیه روسیه اعمال شده، نمیتواند به سادگی در برابر چین اجرا شود. بنابراین آنچه آمریکا در رابطه با تایوان و آبراه تنگه آن دنبال میکند، بیشتر اعمال فشار و بازی با کارتها است.
همه این اقدامها در کنار هم ناظران را نگران کرده است که توافقنامههای کواد و آکوس پیشنمونه ناتوی جدید آسیایی است و این اقدامها نظامیسازی کردن رقابت اقتصادی و دیپلماتیک میان چین و امریکا تلقی میشود، درست همانگونه که ناتو رقابت میان ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی را نظامیسازی کرد.
به رغم هشدارهای مکرر پکن، پلوسی و هیات همراه وی تور آسیای شرقی شان را آغاز کردند و به عمد گزینه فرود در تایوان را باز نگه داشتند. طبق برنامه سفر پلوسی که در رسانه های آمریکایی انعکاس بیشتری دارد، کشورهای مقصد سفر او جملگی متحدان آمریکا در برابر چین تلقی می شوند و تایوان نیز به عنوان توقفگاه احتمالی پلوسی در نظر گرفته شده است.
هرمز جعفری، کارشناس مرکز مطالعات ریاست جمهوری در این خصوص معتقد است که آمریکایی ها همچنین می دانند اگر سیاست «چین واحد» به خوبی عملی شود، به طور خاص، قدرت مانور دریایی برای آمریکا و متحدانش در آن بخش از دنیا بسیار تضعیف میشود. این منطقه برای آمریکا اهمیت راهبردی دارد و این بخش از دنیا، براساس معادلات قدرت در حیطه قدرت نظامی، اقتصادی و حتی جمعیتی، به قرن پیش رو شکل میدهد و ساختار آن را تعیین میکند.
گزارش ها حاکی است که آمریکا در این بحران سازی اتحادیه اروپا را نیز با خود همراه کرده است، چرا که “ماری گابریل اینایشن فلایش” مدیر دبیرخانه امور اقتصادی در وزارت خارجه سوئیس دیروز در گفتوگو با روزنامه “نویه زورشر زایتونگ” کشورش در پاسخ به این سوال که آیا در صورت حمله چین به تایوان، سوئیس نیز در اعمال تحریم بر پکن با اتحادیه اروپایی همراهی خواهد کرد، گفت: من قویا اعتقاد دارم که ما چنین تحریمهایی را به مرحله اجرا در خواهیم آورد.
این توافقنامه نظامی بین استرالیا، بریتانیا، و ایالات متحده گامی بلند و بشدت اثرگذار برای نظامی کردن منطقه است. بر اساس این توافقنامه، ایالات متحده و انگلیس، بهرغم نگرانیهای جهانی در مورد گسترش جنگافزارهای هستهای به استرالیا کمک خواهند کرد تا ناوگانی از زیردریاییهای هستهای بسازد.
برخی از تحلیگران معتقدند که آمریکا با سیاست “گاهی به میخ و گاهی به نعل” زدن، قصد دارد سرنوشتی شبیه اوکراین را برای تایوان رقم بزند و همانگونه که تاکنون سعی کرد در میان سیاستمداران اوکراین اختلاف بیاندازد، تلاش می کند در سیاست داخلی تایوان نیز دستکاری کند.
برخی از تحلیلگران نیز معتقدند که آمریکا با بازی از دو کارت اوکراین و تایوان قصد دارد دو رقیب قدر اقتصادی و نظامی روسیه و چین را از میدان رقابت های جهانی خود به در کند.
بااینحال، بهنظر میرسد آمریکا امروزه با توجه به رشد اقتصادی چین در راستای بخشی از سیاست خارجی خصمانه و نظامیگرایانهاش، مسیر جدیدی را پی می گیرد، از جمله در سال ۲۰۱۷ ( ۱۳۹۶) در واکنش به چین به گفت وگوهای چهار جانبه امنیتی یا کواد (به اختصار چهارجانبه) را که پیش از این در سال ۲۰۰۸ (۱۳۸۷) فروکش کرده بود جانی دوباره بخشید.
یکی دیگر از رویدادهای مهم که باید از آن یاد کرد اعلام توافقنامه آکوس ( AUKUS ) در سپتامبر ۲۰۲۱ / شهریور- مهر ماه ۱۴۰۰ است.
وب سایت سوسیالیست جهانی(wsws) انگلیس دیروز در گزارشی در این خصوص به شرح آنچه در پس این تصمیم می گذرد، پرداخت و نوشت: ناو هواپیمابر “یو اس اس رونالد ریگان” و گروه ضربتی اش شامل یک ناوشکن و رزمناو به تازگی از سنگاپور به سوی دریای چین جنوبی و تایوان حرکت کردند. این انتقال که ارتباط آشکاری با سفر برنامه ریزی شده پلوسی به تایوان دارد، تنش سیاسی و نظامی آمریکا با چین را افزایش می دهد و خطر فاجعه بالقوه جنگ هسته ای را به همراه دارد.
وی در ادامه با تظاهر به احترام اصل چین واحد مدعی شده بود: “ما با سیاست چین واحد موافقیم و آن را امضا کرده ایم. اما این مسئله که می توان تایوان با استفاده از زور گرفت، جایز نیست. “
وی افزود: به هرحال، تحریمها در مورد چین بسیار شدیدتر از (تحریمهای علیه روسیه در جنگ اوکراین) خواهد بود زیرا روابط اقتصادی بسیار مهم هستند. بنابراین، بحث و بررسی بیشتری هم در داخل اتحادیه اروپا و آمریکا و هم در درون سوئیس نسبت به اعمال تحریم علیه روسیه خواهیم داشت. البته من امیدوار هستم که هرگز به چنین نقطهای نرسیم.
یادآوری می شود، بعد از این تماس تلفنی، دیمیتری پسکوف سخنگوی دفتر رئیس جمهوری روسیه فورا حمایت مسکو را از پکن اعلام کرد. وی در جمع خبرنگاران تاکید کرد: “روسیه به حاکمیت و تمامیت ارضی چین احترام می گذارد، هیچ کشوری در جهان نباید این حق را داشته باشد که این موضوع را زیر سوال ببرد و این موضوع منجر به یک بحرانی جهانی خواهد شد. “
اکنون سوال اصلی این است که آیا این اقدامات آمریکا منجر به رویارویی آشکار میشود؟ استفاده از اصطلاح «آبهای بینالمللی» توسط مقامات امریکا وضعیت را پیچیدهتر و فرصتی را برای چین ایجاد کرده است تا حقوق این کشور و دیگران را در تنگه تایوان مخدوش کند.
با این وجود اگرچه برخی از تحلیلگران احتمال بروز درگیری نظامی میان چین و آمریکا بر سر تایوان و تنگه آن را قطعی می دانند، اما همچنان باید منتظر باشیم و ببینیم اقدام بعدی هر یک از دو کشور چه خواهد بود.